تعداد بازدید : 83395
تعداد نوشته ها : 4
تعداد نظرات : 0
با توجه به ازدیاد خدایان در نزد مصریان و نزدیکی دیدگاه ها و نیز همگرایی آنان به خدایان واحد سبب گردید تا اوضاع طبیعی مصر و زندگی مصریان تحت تاثیر مذهب قرار گیرد به طوری که همه تلاش مصریان (از رفتارهای اجتماعی گرفته تا هنرهای گوناگون) این بود که خدایان خشنود کردند و تبعا معماری مصر نیز از باستان در خدمت دین و مذهب قرار گرفت به گونه ای که خانه ها و کاخهای خود را از خشت و چوب می ساختند و حال آنکه معابد را از سنگ و آجر بنا می کردند که گویی ابدی هستند . مصریان هر وسیله مادی یا جادویی را که ممکن بود مرده را به صورت زنده نگه دارد به کار می بردند و برای مردگان ، تمام اسباب راحتی و شادی های دنیای خاکی را فراهم می کردند و بعدا که تمامی مصر به خدای خدایان رع ایمان آورد فرعونها خود را در سلسله چهارم پادشاهی پسر رع خواندند و با استفاده از نشان رع که چیزی شبیه هرم بود مردم مصر و امکانات موجود را برای ایجاد مقابری هرمی برای خود به خدمت گرفتند مردم معتقد بودند اگر پسر رع از آنها خشنود گردد ، رع نیز از آنها خشنود است و اگر فرعون جاودان بود ، پس در پایان از نظر عمویت ، تمام جامعه به حساب می آمد در هر جای مصر ، مرده بر زنده ، قد بر افراشته بود حتی گربه های خانگی را مومیایی می کردند تا از هستی آینده آنها اطمینان پیدا کنند مصریان به گونه ای خود را مقید دین می دانستند که حتی شهرهای خود را نیز چندان استوار نمی ساختند و تنها این طبس بود که آنهم به دلیل قداستش در طی اعصار مورد توجه و بازسازی قرار می گرفت . و نخستین ویرانه هایی به صورت شهر قابل شناسایی هستند . معمولا عناصر عمده و برجسته مانند معبد و کاخ و گاهی انبار ذخیره غلات را در داخل ارگ محصور و یا میدان مقدسی نشان می دهند اینها هسته فعال شده در انفجار درونی شهر بودند . تنها «شهرهای» کامل اولیه که از مصالح پایدار ساخته شده اند شهرهای مردگان با گورستان ها هستند .مانند آنچه در سقره که پیرامون پلکان هرم زوسر حدود 2650-2700 پیش از میلاد ساخته شده است . هنری فرانکفورت می گوید : « هر فرعونی در نزدیکی محل که برای آرامگاهش انتخاب شده بود مسکن می گزیند . جائیکه در بهترین دوران عمرش کارهای هرم و معبد می یافت و در حالی که کارهای حکومتی در شهر مجاور صورت می گرفت ولی پس از مرگ وی کاخ به کاهنان و افسرانی که به آیین وی وفادار مانده و حافظ میراث وی بودند واگذار می گردید .مگر اینکه پاداش جدید نسبت به ادامه سکونت در آنجا تصمیم می گرفت از این رو این شهرهای آرامگاهی نخستین شکل «شهر مسکونی شاهی» یا شاه نشین نظیر ورسای و کارلسروهه به شمار می آیند .»به دست نیامدن آثار شهرهای کهن در مصر دلیل بر وجود نداشتن این شهرها نیست بلکه دلیل آن است که این شهرها با مصالح کم دوام ساخته می شدند و چون فایده ای برای زندگی بعد از مرگ مصریان نداشتند به آنها توجه چندانی نمی شد . هر دولت موخ مشهور یونانی درباره مصری ها می گوید : « مصری ها بیشتر از هر قوم دیگری به شدت و حد افراط مذهبی اند» حال با آنچه ذکر گردید با توجه به داشت همه امکانات و هنرهای مصر باستان از جمله معماری ان در خدمت مذهب مصریان بوده است . باب النصر ، باب الفتوح و باب الزویلا باقی مانده است سرزمین مصر هنوز هم با معابد فراعنه ، بناهای یونانی ، کلیساها و مساجد خود یکی از مراکز شگفتی های عالم محسوب می شود . و کلیه و کبد و . . . را تخلیه می کردند تا مانع پوسیدگی شود . سپس از طریق بینی با یک قلاب دراز مغز را قطعه قطعه خارج می کردند . تنها اندامی که برداشته نمیشد قلب بود ، زیرا گمان می رفت که مرکز روح باشد .بعد از تخلیه اندام ها ، بدن فرعون با شراب شستشو داده می شد و با صمغ مر و عطر پرو دوباره دوخته می شد . سپس حنوط گران آن را با نترون ، نوع خاصی از نمک ، می پوشاندند تا مایعات درون بافت های بدن خشک شود بعد از هفتاد روز بدن خشک شده را در نیل می شستند و روی پوست روغن و موم می مالیدند . سپس پیکر را در نوارهایی از کتان نازک می پیچیدند اگر تمام این عملیات درست انجام می شد ، بر اساس اعتقاد مصری ها ، فرعون مرده به زودی به زندگی بر می گشت بعد از اتمام مومیایی کردن وقت برگزاری مراسم یادبود فرا می رسید که جسد را طی مراسم و تشریفات خاصی به آرامگاه هدایت می کردند بعد از قرار دادن فرعون در آرامگاه ، کاهن مراسم نهایی را به جا می آورد که با این کلمات پایان می یافت : « تو دوباره زندگی خواهی کرد ، تو همیشه زنده می مانی ، تو دوباره جوان می شود ، تو دوباره جوان هستی برای همیشه .» برای تغذیه روح فرعون پس از مرگ ، کاهنان خاصی آیین مذهبی را در معبد سوگواری مجزایی اجرا می کردند به همراه مومیایی وسایل و اشیاء و آذوقه نیز در مقبره جای می گرفت تا فرعون از آن استفاده کند بعد از کشف جسد خفو در زیر هرم او یک کشتی پیدا شد که برای رد شدن خفو از رود نیل قرار داده شده بود .بعد از خفو نیز فراعنه ای روی کار آمدند مانند : منقرع (نوهی خفو) ، خفرع (پسر خفو) کفرع (پسر خفو)